۱۳۹۰ شهریور ۱۸, جمعه

تروریستها+ یک نفر

امروز که از توطئه بر علیه عادل الجبیر سفیر عربستان در واشنگتن توسط ولایت فقیه با مدارک کافی اطلاع داریم، خارج از ذوق نیست برای دومین بار، مقاله ای که تقریبا یکماه پیش نوشته شده را مرور کرده و از دولت آمریکا بطور جدی بخواهیم که برای جلوگیری از چنین حوادثی، به جمع آوری پشتیبانان رژیم جمهوری اسلامی در کشورشان اقدام کنند.












صبح ِ یازدهم سپتامبر بیاد آورندۀ هولناکترین عملِ تروریستی در سال 2001 نیویورک میباشد که طبق آمار اعلام شده بیش از 3000 نفر از مردم بیگناه کشته میشوند. چنین روزی، تمامی اعمالِ تروریستی که در سه دهۀ گذشته رخ داده را در خاطرات زنده میکند از قبیل ساختمان یهودیان در آرژانتین، مقر سربازان آمریکائی در عربستان سعودی، رفیق حریری در لبنان و انفجارِ بمبهای بیشمار در میدانهای کشورهای مختلف جهان. ده سال، از آنروز وحشتناک که بر مردم آمریکا گذشت، میگذرد. در یک جمعبندی کلی از لیستِ تروریستی که نیروهای امنیتی و ضد تروریستی کشورهای مختلف عنوان میشود، همیشه یک دولت با نام و نشانِ مشخص دیده میشود: دولت ولایت فقیه. در تائید چنین نظری حتما باید بعنوان شاهدی معتبر و با شهامت، به حرفهای دقیقِ روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی افغانی، آقای فضل الرحمن اوریا نیز پرداخت. آقای اوریا، بر خلاف تحلیلگرانِ ایرانی که برنامه های سیاسی تلویزیونی را با شوهای مضحک اشتباه میگیرند که با عصبی بودن و بدون مراعات کردن وقت برنامه ها به سوالات بطرز فاحشی به اشتباه پاسخ میدهند، یاد آوری میکند: که اگر با افراد و یا برنامه های تلویزیونی خط سرخ وجود دارد نباید در مصاحبه ها شرکت کرد و اگر هم شرکت میکنند باید به حقوق روزنامه نگاری در همان محیط مشخص احترام گذاشت تا بحث سیاسی بنفع ولایت و تروریسم تمام نشود، دقیقا همانطور که آقای اوریا انجام داد. شلوغ کردن، بی احترامی و لجاجت جایز نیست. اوریا با خونسردی کامل و بدون اینکه دهانش کف کند، ابتدا در تلویزیون ولایت فقیه و سپس در تمامی رسانه ها اعلام کرد:« که در حوادث 11 سپتامبر در آمریکا، اسناد و شواهدی وجود دارد که دولت ایران را مسئول میدانند. دستان حاکمان ایران به خون مردم افغانستان آغشته است. دولت ایران، منزوی ترین دولت دنیاست و هیچ رابطۀ حسنه ای با دولتهای جهان و حتی شورای امنیت ملل متحد ندارد. حتی با مردم ایران هیچ نقطۀ مشترکی ندارد و کاملا منزویست. در آفریقا، گروهای تروریستی را حمایت و تقویت میکند. جمهوری اسلامی یک دانۀ سرطانیست. اگر ولایت فقیه نبود در فلسطین، لبنان و منطقه، صلح و امنیت بر قرار بود. تمامی ترورها و انفجارهای جهان توسط دولت ولایت فقیه انجام میگیرد. ما مردم ایران را دوست و برادر خود میدانیم و فقط اردۀ آنها باعث سرنگونی رژیم ولایت میشود». چند جملۀ آورده شده، قلبِ سخنان آقای اوریا در برنامه ها ی مختلف تلویزیونی میباشد. سخنان ایشان را میتوان خلاصه تر کرد در یک «جمله» و یک «دعوت» که بطور واضح مشاهده میشوند: جمهوری اسلامی، تروریست سازمانیافته جهانی میباشد. سپس از جوامع، دولتها و پلیس بین الملل دعوت میکند تا درخت تروریسم را از ریشه بسوزانند. حرفهای آقای اوریا عجولانه نبود و در نهایتِ متانت به بیراهه نمیرود و دیدگاهِ مسئولانه یک روزنامه نگار غیر ایرانی میباشد. اما مسئولیت ایرانیها چیست که دقیقا تروریسم ولایت را با گوشت و پوست درک کرده اند؟ با توجه به اینکه خامنه ای از ایران و بن لادن از ناکجا آباد نمیتوانستند به تنهائی، اعمال تروریستی را در آمریکا و دیگر نقاط جهان سازماندهی کنند، بنابرین باید یقین کرد که به پُلی در کشورهای مورد تهاجم، احتیاجِ مبرم داشته اند. ایرانیها میبایستی پل ها و سر نخهای مشخص و مطمئنِ جمهوری اسلامی را شناخته و به پلیس بین المللی معرفی کنند. پلها و سرنخهای تروریستی که در خفا و پوشش، هیزم بیار معرکه بوده اند و هستند. رژیم ایران بحدی ناتوان و درمانده شده که به نفس تنگی افتاده و لاجرم باید به روی آب بیاید، دقیقا مانند ماهیهای رودخانه که بعد از انفجارِ دینامیت به روی آب میایند. امروز، دینامیت در دامان رژیم منفجر شده و مهره هایش یکی بعد از دیگری به روی آب آمده اند و اگر جامعۀ جهانی ارادۀ پاکسازی را داشته باشد، ریشه کن کردن آنها بسیار ساده است. مدتی پیش افرادی شناخته شده از لابی های جمهوری اسلامی در دفاع از ولایت، بیانیه ای را نوشته و امضا کرده اند تا به دروغ، قربانیان جمهوری اسلامی را به جای تروریستهای جمهوری اسلامی قرار دهند. چند ماه پیش تر از آن، شیرین عبادی در محفل و در کنار این افراد در شوئی تلویزیونی مشمئز کننده شرکت کرده است. از قدیم گفته اند: بگو با کی مینشینی تا بگویم، کیستی. وقتیکه لابی ها، تروریستهای اصلی از قبیل خامنه ای، احمدی نژاد که جهان تائید کرده را نادیده میگیرند، آیا نباید آنها را از همکاران رژیم در همۀ زمینه ها دانست؟ نوبل ایران تنها نوبلِ جهان است که هیچگاه بطور مشخص، اعمال تروریستی رژیم ولایت را محکوم نکرده و بیشتر به رفتارها و تبصره ها، ایرادی آخوندی میگیرد تا کلاهی «شرعی» بر اخلاقِ بیمار گونۀ خویش بگذارد. همچنین نباید فراموش کرد که میرحسین موسوی و مهدی کروبی نیز از افراد و مجرمین اصلی پروندۀ تروریسم آخوندی میباشند زیرا که از اصلی ترین گردانندگان این رژیم در سه دهۀ گذشته بوده اند. به چه دلیل آقای اوریا در 2 دقیقه و 25 ثانیه در اخبار ولایت فقیه، 8 بار نامِ رژیم را صراحتا میاورد و محکومش میکند، اما نوبلِ ولایت فقیه تا بحال این رژیم را محکوم نکرده است؟ آیا نباید مشکوک شد؟ آیا مردم شریف ایران، طبق حرفهای آقای فضل الرحمن اوریا، موظف هستند که اسامی اشخاصِ مشکوک همراه با نوبل را به پلیس بین الملل معرفی کنند تا تحقیقات لازم صورت گیرد؟ بنابرین برای جلوگیری از اعمال تروریستی در آینده، هر چه زودتر باید اسامی «لابی های جمهوری اسلامی» + نوبل برای جمهوری اسلامی را به پلیس جهانی تقدیم کرد. فقط برای تحقیقات. زیرا که، طبق آمار پلیس بین الملل، مردم جهان میتوانند و باید به آنها مشکوک باشند. برای رشیه کن کردن تروریسم جهانی.

جمشید آشوغ 10.09.2011

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر