۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه

بیژن جزنی- چشمها : بخش تکمیلی








مطالعۀ طولانی مدت کافی نبود که دو اثرِ هنریِ از بیژن جزنی تحت عناوین «زندگی» و «سیاهکل» را شناخت، دو اثری ارزنده، بغایت پیچیده و مشکل. میبایستی تفسیری نسبی از آنها در معرضِ دیدِ همگان، روی بلوگ قرار میگرفت تا حسِ کنجکاوی را بیشتر تحریک کند که بتوان بر اثرِ مطالعۀ مجددِ ودقیقتر یقین حاصل شود که: آری. شگفت انگیزترین و خارق العاده ترین اثرِهنری ایران که تعلق به بشریت دارد: «زن» است. اثریست از نبوغ و خلاقیتِ جزنی که در استثنائی ترین نمایش از شعورِ انسان، توانسته است در اثری تحسین انگیز، زندگی را در «زن» ترسیم کرده و بر روی پرده آورد. اثری بغایت مشکل، بغایت زیبا و ارزنده در جهانِ هنر. بعد از نقدِ پیشین در ششم ژوئن (ده روز پیش) که ماهها برایش وقت صرف شد، به مدت زمانِ بیشتری احتیاج بود که این اثرِ هنری بطورِ میلیمتری از زوایای مختلف بررسی شود تا قدرت راه یابی به عمقش پیدا شود. آری این تابلو: زن است و بهمین دلیل «زندگی» نام دارد. این اثرِ شگفت انگیز که دارای «سه بُعد» است را باید« دوبار» و بطور جداگانه، از «دو زاویه» مختلف بررسی کرد زیرا که تابلو را در «دو لایه» فکری ترسیم کرده و بر روی هم قرار داده است تا معنای «ادغام»، کامل شده و به کمال برسد و شاملِ «لایه زیر» که زن را تداعی میکند و «لایه بالا» زندگی را. لایه زیری که زن میباشد دارای «دو بُعد» است. نگاه کردن به این اثر هنری باید به طرزِ بخصوصی باشد. طرزِ دیدنِ تابلو باید دو بار و بدو شکل صورت پذیرد: 1 - بار اول که «بُعد اول» را میسازد باید در سمتِ چپِ تابلو یعنی روبروی گوزن ایستاد و بطورِ افقی، قسمت راستِ تابلو یا ضلعِ مقابل را نگاه کرد، دقیقا در جائی که «دُم ِ گوزن» تمام میشود و کمی بالاتر. نگاه کردن از این زاویه، «آبستن» بودنِ«زن» را نشان میدهد که برآمدگی شکم با رنگ «نارنجی برای پوست بدن» بزیبائی مشخص است. اگر از سمتِ راستِ تابلو به شمارش پاهای آهوها ی بزرگ پرداخته و به سمتِ چپِ تابلو رفت، مشاهده میشود که چهارمین پا، بطورِ مشخص بر روی یک «برآمدگی» تیره رنگ، پائین میاید که دقیقا « آبستن» بودن است. قرار دادنِ این «برآمدگی» در سمتِ چپِ تابلو برای بیننده میباشد، تا اولا: پیشنهادی باشد برای دیدنِ تابلو از این زاویه، دوما: که «حاملگی» به ذهن بیننده خطور کند. 2- بار دوم باید از پائین به بالا و از روبرو به تابلو نگاه کرد. اما اینبار باید دو قسمتِ تابلو را بطورِ تجسمی پاک کرده تا حذف شوند. بنابرین باید هر چهار آهو و قسمتِ سمتِ راستِ تابلو که برآمدگی شکم میباشد را پاک کرد. بعد از حذف این قسمتها «بُعد دوم» ظاهر میشود و توجه را به زنی جلب میکند که «دراز کشیده» و در انتظارِ تولدِ فرزندی است که باید متولد شود. این فرزند، دقیقا کوچکترین«آهوئی» است که بر روی« واژن» زن ایستاده که متولد شده و در انتظارِ آینده، چشم به پستانِ مادر دارد. دُم این آهوی کوچولو از عقب، و پایش رو به جلو، بر روی دو «رانِ» مادر قرار دارد تا پاهای باز شدۀ زن، تولدِ فرزند را بشارت دهد. جزنی برای تایئد این نظریه در جلوی پای سومِ گوزن شیاری قرار داده است که تفکیک کنندۀ بین قسمت بالائی و پائینی ران در زن میباشد. در قسمت بالای واژن از رنگِ «آبی آسمانی» استفاده شده، این رنگ، قسمتِ جلوی تمامِ سطحِ بدن را در بر میگیرد و از پائین تا بالای تابلو را بخود اختصاص داده است. رنگِ آبی آسمانی در بالا و در سمت راست و چپِ شاخِ گوزن به «دو» برآمدگی ختم میشوند که پستانها را نشان میدهد و در بخش بالاتر با رنگ سبزه تیره، نوکِ پستانها کاملا مشخص میشوند. همچنین در قسمت بالا و سمت راست تابلو یعنی پشتِ شاخِ گوزن، بازوی دستِ زن دیده میشود که از تابلو بیرون میرود. نوکِ شاخِ گوزن در بالا، به سمتِ گردنِ زن رفته است. گردنی«نارنجی رنگ» که با شیاری در بالاترین قسمتش از صورتِ زن که ترسیم نشده، جدا میباشد. در ترسیمِ واژن، بازو، زیربغل و گردن فقط از یک رنگِ نارنجیِ بطور مشخص استفاده شده است تا «حدود» و مسیرِ «بدنِ» زن را بنحو احسن طراحی و بنمایش گذارد. برای بُعد سوم: باید روبروی تابلو ایستاد و تمامش را بطور کامل «لذت» برد که «زن» با سینه های فراخ، بازوئی قدرتمند، رانی پرقدرت در مقابل چشم قرار دارد. و از تنومندی و شجاعتِ زن سخن میگوید که زندگی بر روی آن استوار است.

جمشید آشوغ 16.06.2011

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر